جدول جو
جدول جو

معنی ام العلوم - جستجوی لغت در جدول جو

ام العلوم(اُمْ مُلْ عُ)
علم صرف و نحو. (ناظم الاطباء). کنیت علم صرف، زیرا که اصل و مبداء اکثر علوم است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ام العلوم
مادر دانش ها دانش دستور
تصویری از ام العلوم
تصویر ام العلوم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ مُلْ عُ)
عبارت است از علم منطق. تهانوی گوید: ابوعلی علم منطق را خادم العلوم نامیده است زیرا این علم خود بنفسه مقصود نیست بلکه وسیله برای فهم علوم دیگر است و در حقیقت مثل خادم است برای علوم دیگر. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُنْ نُ)
کهکشان. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ قَ)
رئیس قوم. (از لسان العرب) سردار قوم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ)
هزارخانه. شکنبه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد، ذیل عود)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ عَ)
دختر یوسف تاجر اندلسی. از ادیبان و شاعران وادی الحجاره از بلاد اندلس که بجمال و ادب و فصاحت مشهور بوده است. وی در اوایل قرن ششم هجری درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1036) (خیرات حسان ج 1 ص 53) (ریحانه الادب ج 6 ص 227) ، مادر قبیله. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ عِ)
کون. است. (اقرب الموارد، ذیل عزم). عزمه. ام عزمه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جامع العلوم
تصویر جامع العلوم
آنکه جامع دانشها باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ام النجوم
تصویر ام النجوم
مام ستارگان آسمان، کهکشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دار العلوم
تصویر دار العلوم
دارالعلم: دانشگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ام القوم
تصویر ام القوم
بزرگ مردم رهبر مردم سردودمان
فرهنگ لغت هوشیار